مقالات

مهمترین اصطلاحات موسیقی کلاسیک

اصطلاحات موسیقی کلاسیک

موسیقی کلاسیک یکی از غنی‌ترین و جذاب‌ترین سبک‌های موسیقی در جهان است، که با تاریخچه‌ای طولانی و تنوعی بی‌نظیر از آثار، همواره مورد توجه هنردوستان قرار داشته است.

درک این هنر برجسته نیازمند آشنایی با اصطلاحات موسیقی کلاسیک است؛ واژه‌هایی مانند کنسرتو، اپرا، سمفونی، سونات، موومان و… که هرکدام نقش مهمی در فهم بهتر این سبک دارند.

ارکستر موسیقی کلاسیک

در این مقاله، با تمرکز بر واژه های سبک کلاسیک، به معرفی و توضیح اصطلاحات سبک کلاسیک خواهیم پرداخت. اگر به دنیای موسیقی علاقه دارید؛ آموزش اصطلاحات موسیقی کلاسیک را از دست ندهید!

معرفی اصطلاحات موسیقی کلاسیک

همان‌طور که پیش‌تر ذکر شد؛ موسیقی کلاسیک، با تاریخچه‌ای غنی و زبانی خاص، دنیایی پر از اصطلاحات فنی و هنری است. اصطلاحات موسیقی کلاسیک، درک ما را از موسیقی عمیق‌تر کرده و به ما اجازه می‌دهند؛ تا به زیبایی و پیچیدگی آثار کلاسیک پی ببریم. در این بخش، به معرفی برخی از مهم‌ترین اصطلاحات موسیقی کلاسیک می‌پردازیم.

آرانژمان

یکی دیگر از اصطلاحات موسیقی کلاسیک، آرانژمان (Arrangement) است. آرانژمان در موسیقی کلاسیک به فرآیندی گفته می‌شود، که طی آن یک قطعه موسیقی برای اجرا در یک ترکیب ساز جدید یا برای یک ساز خاص، تنظیم می‌شود. این کار شامل تغییر در ملودی، هارمونی، بافت و ساختار اصلی قطعه است؛ تا بتوان آن را به بهترین شکل ممکن برای اجرای جدید اقتباس کرد.

به عبارت ساده‌تر، آرانژمان مانند ترجمه یک متن به زبانی دیگر است؛ با این تفاوت که در اینجا زبان موسیقی تغییر می‌کند. یک قطعه که برای ارکستر سمفونیک نوشته شده است؛ ممکن است برای یک گروه کوچک‌تر از سازهای زهی یا برای پیانو به‌تنهایی، آرانژمان شود. اهداف اصلی آرانژمان عبارتند از:

  • تطبیق قطعه با ترکیب ساز جدید
  • تاکید بر جنبه های خاص قطعه
  • ایجاد یک نسخه جدید و متفاوت از قطعه

آریا

آریا یکی از مهم ترین اصطلاحات موسیقی کلاسیک، به خصوص در اپرا است. این قطعه موسیقی، یک ملودی زیبا و گسترده است که معمولاً توسط یک خوانندۀ تنها اجرا می‌شود و اغلب با همراهی ارکستر شنیده می‌شود.

آریاها معمولاً لحظات احساسی و پرشکوهی را در اپرا به تصویر می‌کشند و به خواننده فرصت می‌دهند؛ تا احساسات پیچیدۀ شخصیت خود را به بهترین شکل بیان کند.

در واقع، آریا مانند یک مونولوگ در تئاتر است؛ با این تفاوت که به جای گفتار، از موسیقی استفاده می‌شود. آریاها اغلب دارای ساختار مشخصی هستند و شامل بخش‌های مختلفی مانند مقدمه، قسمت اصلی و قسمت پایانی می‌شوند. این قطعات موسیقیایی، نه تنها از نظر ملودی، بلکه از نظر متن نیز بسیار غنی هستند و اغلب حاوی مضامین عمیق و فلسفی هستند.

اُپرا

اُپرا نیز یکی دیگر از اصطلاحات موسیقی کلاسیک است. در واقع اپرا یکی از جذاب‌ترین و پیچیده‌ترین اشکال هنر است، که موسیقی، تئاتر و ادبیات را در هم می‌آمیزد.

در اپرا، داستان یا درام به وسیله آواز، موسیقی و بازیگری بیان می‌شود. معمولاً یک ارکستر بزرگ، برای همراهی خوانندگان اپرا به کار می‌رود و صحنه نیز با دکور و لباس‌های باشکوه آراسته می‌شود.

اپرا به عنوان یکی از ارزشمندترین میراث‌های فرهنگی بشری، قرن‌هاست که مخاطبان را مجذوب خود کرده است. این اثر فوق‌العاده با تلفیق زیبایی و احساس، به ما امکان می‌دهد، تا دنیای دیگری را تجربه کنیم و به عمق احساسات انسانی دست پیدا کنیم.

هسته اصلی اپرا، آواز است. خوانندگان اپرا با صداهای قدرتمند و تکنیک‌های خاص، احساسات و داستان را به مخاطب منتقل می‌کنند. موسیقی در اپرا بسیار متنوع و پیچیده است و با داستان و احساسات شخصیت‌ها در ارتباط مستقیم است.

آوازخوانی در اپرا

اپرا یک نمایش کامل است و علاوه‌بر آواز و موسیقی، از عناصر تئاتری مانند بازیگری، صحنه‌آرایی و طراحی لباس در آن استفاده می‌شود. متن اپرا را «لیبرتو» می‌نامند. لیبرتو، داستان را به صورت شعر یا نثر بیان می‌کند و معمولاً برای آواز خواندن تنظیم می‌شود.

اپراها در سبک‌ها و ژانرهای مختلفی وجود دارند، که از اپرای جدی و کلاسیک تا اپرای کمدی و سبک‌تر متغیر هستند. برخی از انواع معروف اپرا عبارتند از:

  1. اپرای سریا؛ اپرای جدی و قهرمانانه با آریاهای طولانی و پیچیده.
  2. اپرای بوفا؛ اپرای کمدی با موضوعات روزمره و شخصیت‌های خنده‌دار.
  3. اپرای ورت؛ اپرای نیمه‌موزیکال با گفتگوهای معمولی و آریاهای کوتاه‌تر.

اِتود

یکی دیگر از اصطلاحات موسیقی کلاسیک، اتود است. اتود، واژه‌ای فرانسوی به معنای مطالعه است که در دنیای موسیقی، به قطعه‌هایی گفته می‌شود، که هدف اصلی آنها ارتقای تکنیک نوازندگی است.

این قطعات به‌طور معمول، برای رفع یکی از ضعف‌های تکنیکی نوازندگان طراحی شده‌اند و به آنها کمک می‌کنند؛ تا مهارت‌های خاصی مانند سرعت، دقت، قدرت و چابکی انگشتان را بهبود بخشند.

هر اتود معمولاً روی یک جنبۀ خاص از تکنیک نوازندگی تمرکز دارد؛ برای مثال، اتودی ممکن است برای تمرین اجرای سریع پاساژهای تند یا برای تقویت انگشتان ضعیف‌تر طراحی شده باشد. نوازندگان با تمرین مداوم اتودها می‌توانند؛ بر چالش‌های تکنیکی غلبه کرده و به سطح بالاتری از نوازندگی برسند.

در واقع، اتودها مانند تمرینات ورزشی برای نوازندگان هستند. همان‌طور که ورزشکاران با انجام تمرینات مختلف، عضلات خود را تقویت می‌کنند؛ نوازندگان نیز با تمرین اتودها، مهارت‌های موسیقیایی خود را بهبود می‌بخشند. برای اینکه به بهترین نحو ممکن با اتودها آشنا شوید؛ باید از بهترین آموزشگاه موسیقی کلاسیک آنلاین کمک بگیرید.

اُورتور

یکی دیگر از اصطلاحات موسیقی کلاسیک، اُورتور (Overture) است. اُورتور یا پیش‌نوا (پیش‌درآمد) در موسیقی کلاسیک، قطعه‌ای است که معمولا در ابتدای آثار بزرگ، مانند اپرا، اوراتوریو و باله اجرا می‌شود. این قطعه به عنوان مقدمه‌ای برای اثر اصلی عمل می‌کند و شنونده را برای دنیای موسیقیایی که قرار است؛ به آن قدم بگذارد؛ آماده می‌کند. Musical terms: A glossary of useful terminology

اُورتور اغلب شامل مهم‌ترین ملودی‌ها و مضامین اصلی اثر است و گاهی اوقات، خلاصه‌ای کوتاه از داستان یا موضوع اصلی اثر را روایت می‌کند. این قطعه می‌تواند؛ به صورت یک قطعۀ مستقل نیز اجرا شود و نیازی به اجرای اثر اصلی ندارد.

گروه موسیقی در حال اجرای اورتور، یکی از اصطلاحات موسیقی کلاسیک

اُورتورها به انواع مختلفی تقسیم می‌شوند، که هر کدام ویژگی‌های خاص خود را دارند. برخی از معروف‌ترین انواع اُورتور عبارتند از «اُورتور بهار»، «اُورتور شام آخر» و «اُورتور آرکادیای مقدس». هر یک از این انواع، سبک و ساختار متفاوتی دارند و به دوره‌های مختلف تاریخی تعلق دارند.

از آنجایی که اُورتورها اغلب با شکوه و هیجان اجرا می‌شوند؛ می‌توانند شنونده را به وجد آورند و برای او تجربه‌ای لذت‌بخش فراهم کنند. به همین دلیل، بسیاری از آهنگسازان بزرگ، اُورتورهایی ماندگار و شنیدنی خلق کرده‌اند، که تا به امروز مورد توجه علاقه‌مندان به موسیقی کلاسیک قرار می‌گیرند.

پارتیتور

پارتیتور نیز یکی دیگر از اصطلاحات موسیقی کلاسیک است. پارتیتور، نقشه راه یک قطعه موسیقی است. این سند، تمام نت‌های لازم برای اجرای یک اثر موسیقی را، چه آوازی و چه‌سازی، به صورت کامل و منظم دربرمی‌گیرد.

پارتیتور، برای هر نوازنده یا خواننده‌ای که در اجرای یک قطعه شرکت دارد؛ یک خط جداگانه دارد. به عبارت دیگر، پارتیتور، نمای کاملی از ساختار یک قطعه موسیقی را به صورت نوشتاری ارائه می‌دهد. به دلایل زیر پارتیتور مهم است:

  1. پارتیتور، به همه نوازندگان و خوانندگان اجازه می‌دهد، که به‌طور همزمان و هماهنگ قطعه را اجرا کنند.
  2. برای یادگیری یک قطعۀ جدید، پارتیتور یک منبع بسیار ارزشمند است.
  3. در طول تمرین یا اجرا، نوازندگان می‌توانند به پارتیتور مراجعه کنند، تا از صحت نت‌ها و ریتم‌ها اطمینان حاصل کنند.
  4. پارتیتورها، به عنوان اسناد تاریخی، ارزش بسیاری دارند و به ما اجازه می‌دهند، تا به آثار آهنگسازان بزرگ دسترسی داشته باشیم.

توکاتا

توکوتا را هم می‌توانیم از واژه های سبک کلاسیک بدانیم. توکاتا، قطعه‌ای موسیقایی است، که در دوران باروک به محبوبیت رسید. این قطعه، فرمی آزاد و نزدیک به فانتزی دارد و بیشتر، برای نمایش مهارت نوازنده و توانایی‌های ساز نوشته می‌شود.

توکاتا معمولاً دارای ملودی‌های سریع و پرانرژی است و از پاساژهای پیچیده و طولانی استفاده می‌کند. ویژگی بارز توکاتا، آزادی عمل نوازنده در اجرا است. برخلاف برخی از فرم‌های موسیقی کلاسیک، که ساختار دقیق و مشخصی دارند؛ در توکاتا نوازنده می‌تواند با توجه به توانایی‌های خود، تغییراتی در اجرا ایجاد کند و به قطعه جلوه‌ای شخصی ببخشد.

توکاتا در اصل برای سازهای کلاويه‌ای مانند ارگ نوشته می‌شد؛ اما بعدها برای سایر سازها نیز ساخته شد. یکی از مشهورترین توکاتاها، «توکاتا و فوگ در ر مینور» اثر یوهان سباستیان باخ است، که برای ارگ نوشته شده و از مشهورترین آثار موسیقی کلاسیک محسوب می‌شود.

رپرتوار

رپرتوار هم از واژه های سبک کلاسیک است و به مجموعه‌ای از قطعات موسیقی اشاره دارد، که یک نوازنده، خواننده یا گروه موسیقی، برای اجرا آماده کرده است. این مجموعه می‌تواند شامل انواع مختلفی از قطعات، از جمله سونات، کنسرتو، سمفونی و آریا باشد.

رپرتوار یک نوازنده، نشان‌دهندۀ توانایی‌ها، سلیقه و سبک اوست. انتخاب قطعات برای رپرتوار، یک فرایند دقیق و مهم است، که به عواملی مانند سطح مهارت نوازنده، نوع ساز، سبک موسیقی مورد علاقه او و همچنین مخاطب اجرا بستگی دارد.

داشتن یک رپرتوار قوی و متنوع، به نوازنده کمک می‌کند تا در اجراهای مختلف، برنامه‌های متنوعی را ارائه دهد و مخاطبان بیشتری را جذب کند. ویژگی‌های یک رپرتوار خوب عبارتند از:

  • شامل سبک‌های مختلف موسیقی باشد، تا نوازنده بتواند مهارت‌های مختلف خود را نشان دهد.
  • شامل قطعات با کیفیت بالا و برجسته باشد.
  • قطعات باید با سطح مهارت نوازنده همخوانی داشته باشند.
  • با توجه به مخاطب اجرا، قطعات انتخاب شوند.

رسیتاتیف

یکی از اصطلاحات موسیقی کلاسیک، رسیتاتیف است. رسیتاتیف در موسیقی کلاسیک، به خصوص در اپرا و اوراتوریو، نوعی آواز است که به گفتار نزدیک‌تر است؛ تا آوازهای معمول.

این سبک آواز به عنوان پلی بین گفتار و آواز شناخته می‌شود و برای روایت داستان و انتقال دیالوگ‌ها به کار می‌رود. در رسیتاتیف، خواننده کلمات را با آهنگ و لحنی بیان می‌کند، که به معنی کلمات نزدیک است.

ریتم و ملودی در رسیتاتیف انعطاف‌پذیرتر از آریا و سایر فرم‌های آوازی است و به خواننده اجازه می‌دهد؛ تا با آزادی بیشتری به متن موسیقی بپردازد. همراهی موسیقیایی در رسیتاتیف معمولا ساده و اغلب، توسط یک ساز مانند هارپسیکورد یا ارگ انجام می‌شود.

دو نوع اصلی رسیتاتیف وجود دارد. رسیتاتیف خشک که در آن همراهی موسیقیایی بسیار محدود است و خواننده، با تکیه بر توانایی‌های خود، متن را اجرا می‌کند و همچنین رسیتاتیف همراه، که در آن همراهی موسیقیایی کامل‌تر است و ارکستر در همراهی خواننده نقش فعال‌تری دارد.

رسیتاتیف به دلیل ماهیت گفتاری خود، برای انتقال اطلاعات و پیشبرد داستان در اپرا بسیار مهم است. همچنین، رسیتاتیف به خواننده اجازه می‌دهد؛ تا احساسات و شخصیت‌های مختلف را به تصویر بکشد.

سمفونی

یکی دیگر از اصطلاحات موسیقی کلاسیک، سمفونی است. سمفونی، یکی از مهم‌ترین و شناخته شده‌ترین آثار موسیقی کلاسیک است. این قطعه معمولاً برای یک ارکستر بزرگ نوشته می‌شود و از چند بخش مجزا، به نام موومان تشکیل شده است.

هر موومان دارای یک شخصیت و حال و هوای خاص خود است. سمفونی‌ها معمولاً دارای ساختار مشخصی هستند و از فرم‌های مختلفی، مانند فرم سونات، رونده و واریاسیون استفاده می‌کنند.

آهنگسازان بزرگی مانند بتهوون، موتسارت و هایدن سهم بسزایی در شکل‌گیری و توسعۀ این گونۀ موسیقایی داشته‌اند. سمفونی‌ها به دلیل پیچیدگی ساختاری و عمق احساسی که منتقل می‌کنند؛ یکی از جذاب‌ترین آثار موسیقی برای شنوندگان و نوازندگان محسوب می‌شوند.

به‌طور خلاصه، سمفونی یک قطعه موسیقی بزرگ و پیچیده برای ارکستر است، که از چند بخش مجزا تشکیل شده و معمولاً روایتی موسیقایی را بیان می‌کند.

سونات

اگر بخواهیم به معرفی سبک موسیقی کلاسیک بپردازیم؛ باید با اصطلاحات آن آشنا شویم. یکی از واژه های سبک کلاسیک سونات است. سونات یکی از مهم‌ترین و شناخته شده‌ترین فرم‌های موسیقی کلاسیک است.

این اصطلاح از واژه ایتالیایی “sonare” به معنای “به صدا درآوردن” گرفته شده است. در طول تاریخ موسیقی، مفهوم سونات تکامل یافته و شامل انواع مختلفی شده است؛ اما به‌طور کلی، سونات یک قطعه موسیقایی چندین بخشی است، که برای یک یا چند ساز نوشته می‌شود.

ساختار کلی یک سونات کلاسیک، معمولاً شامل چندین بخش یا موومان است. این موومان‌ها اغلب در سرعت‌ها و حالات احساسی مختلفی اجرا می‌شوند. موومان اول، که معمولاً سریع‌ترین و پرانرژی‌ترین بخش است؛ اهمیت ویژه ای دارد و اغلب از فرم سونات آلگرو پیروی می‌کند. این فرم شامل بخش‌هایی مانند اکسپوزیسیون، توسعه و رکاپیتولاسیون است.

سونات‌ها در دوره‌های مختلف موسیقی، از باروک تا رمانتیک و حتی مدرن، جایگاه ویژه‌ای داشته‌اند. بزرگان موسیقی کلاسیک، از جمله آهنگسازانی مانند هایدن، موتسارت، بتهوون، شوبرت، شوپن و بسیاری دیگر، سونات‌های بی‌نظیری خلق کرده‌اند، که هنوز هم مورد تحسین و مطالعه قرار می‌گیرند.

در موسیقی امروزه نیز، سونات به عنوان یک فرم کلاسیک، همچنان الهام‌بخش آهنگسازان است. بسیاری از آهنگسازان معاصر، با الهام از سونات‌های کلاسیک، آثار جدیدی خلق می‌کنند که درعین‌حال نوآورانه و مدرن هستند.

کُنسِرتو

کنسرتو یکی از اصطلاحات موسیقی کلاسیک و در واقع یکی از پرطرفدارترین فرم‌های موسیقی کلاسیک است که در آن، یک یا چند ساز تک نواز در مقابل یک ارکستر کامل به هنرنمایی می‌پردازند.

کنسرتو، فضایی را فراهم می‌کند تا نوازنده‌ی ماهر، مهارت‌ها و تکنیک‌های خود را در مقابل یک گروه بزرگ به رخ بکشد. در کنسرتو، معمولا یک تقابل جذاب بین تک نواز و ارکستر ایجاد می‌شود.

تک نواز، ملودی‌های پیچیده و پرشور را اجرا می‌کند و ارکستر با همراهی‌های متنوع، فضایی حماسی و پر انرژی را می‌آفریند. ساختار معمول یک کنسرتو شامل سه بخش اصلی است: بخش سریع آغازین، بخش آهسته و بخش سریع پایانی.

کنسرتو، فرصتی است برای شنونده تا از تنوع رنگ آمیزی صوتی و پیچیدگی‌های موسیقی کلاسیک لذت ببرد. از ویوالدی تا موتزارت و بتهوون، بسیاری از آهنگسازان بزرگ آثار ماندگاری در این فرم خلق کرده‌اند. برای درک عمیق کنسرتو بهتر است در فرمات موزیک ثبت نام کنید. این آموزشگاه موسیقی با کمک اساتید برجسته، همه آموزش‌های حوزه موسیقی را ارائه می‌دهد.

لایتموتیف

اُپرا هم یکی دیگر از واژه های سبک کلاسیک است. لایتموتیف (Leitmotif) در موسیقی کلاسیک، به یک ملودی کوتاه و تکرارشونده گفته می‌شود، که با یک شخصیت، مکان، ایده یا موضوع خاص در یک اثر هنری، به ویژه اپرا یا موسیقی فیلم، مرتبط است. این ملودی مانند یک برچسب موسیقیایی عمل می‌کند و هر بار که در اثر شنیده می‌شود؛ ذهن مخاطب را به آن عنصر خاص هدایت می‌کند.

واگنر، آهنگساز آلمانی، یکی از اولین کسانی بود که از لایتموتیف، یکی از اصطلاحات سبک کلاسیک، به‌طور گسترده در اپراهایش استفاده کرد. او با استفاده از این تکنیک، یک زبان موسیقیایی خاص برای هر شخصیت و موقعیت ایجاد کرد، که به مخاطب کمک می‌کرد؛ تا بهتر با داستان ارتباط برقرار کند.

به‌طور خلاصه، لایتموتیف یک ابزار قدرتمند در موسیقی است، که به آهنگسازان اجازه می‌دهد؛ تا به‌طور عمیق‌تری با مخاطب خود ارتباط برقرار کنند و به داستان عمق و پیچیدگی بیشتری ببخشند. در فیلم‌های جنگ ستارگان، هر شخصیت یک لایتموتیف خاص دارد، که هنگام حضور آن شخصیت در صحنه، شنیده می‌شود.

موومان

موومان هم یکی دیگر از اصطلاحات موسیقی کلاسیک است. موومان در موسیقی کلاسیک به هر یک از بخش‌های مجزا و خودکفا در یک اثر بزرگ‌تر گفته می‌شود.

این بخش‌ها معمولاً از نظر ریتم، ملودی، هارمونی و گاهی حتی کلید، با یکدیگر متفاوت هستند. به عبارت ساده‌تر، موومان‌ها مانند فصل‌های یک کتاب هستند، که هر کدام داستان خاص خود را روایت می‌کنند؛ اما در عین حال به کل داستان بزرگ‌تر تعلق دارند. به دلایل زیر موومان‌ها اهمیت دارند:

  • موومان‌ها به یک قطعه موسیقی تنوع و جذابیت بیشتری می‌بخشند.
  • آنها به قطعه یک ساختار مشخص می‌دهند و شنونده را در جریان پیشرفت موسیقی قرار می‌دهند.
  • هر موومان می‌تواند، احساسات و مفاهیم متفاوتی را منتقل کند.

نوکتورن

نوکتورن هم یکی دیگر از اصطلاحات موسیقی کلاسیک است. نوکتورن (Nocturne) در موسیقی کلاسیک، قطعه‌ای است که حال و هوای شبانه و آرامش‌بخشی را تداعی می‌کند. این اصطلاح از واژه فرانسوی “noturnal” به معنای “شبانه” گرفته شده است.

نوکتورن‌ها اغلب ملودی‌های نرم و لطیفی دارند و به جای پیچیدگی‌های تکنیکی، بر بیان احساسات و ایجاد فضایی رویاگونه تمرکز می‌کنند. این قطعات معمولاً برای پیانو نوشته می‌شوند و از ویژگی‌های بارز آن‌ها می‌توان، به هارمونی‌های غنی و استفاده از پدال‌های پیانو، برای ایجاد صداهای نرم و کشیده اشاره کرد.

اولین مجموعه نوکتورن‌ها برای پیانو توسط آهنگساز ایرلندی، جان فیلد در سال ۱۸۱۳ منتشر شد؛ اما فردریک شوپن بود که این فرم موسیقایی را به اوج کمال رساند و با نوکتورن‌های زیبا و تأثیرگذار خود، این سبک را به یکی از محبوب‌ترین فرم‌های موسیقی رومانتیک تبدیل کرد.

نوکتورن‌ها در موسیقی کلاسیک، فضایی آرام و خیال‌انگیز را برای شنونده ایجاد می‌کنند و اغلب به عنوان موسیقی پس زمینه برای مطالعه، استراحت و یا ایجاد فضایی رمانتیک استفاده می‌شوند.

سخن پایانی درباره واژه های سبک کلاسیک

در این مقاله با موارد مختلفی از اصطلاحات موسیقی کلاسیک مانند اورتور، اپرا، موومان، نوکتورن و… آشنا شدیم. درک و آشنایی با اصطلاحات موسیقی کلاسیک و شناخت دقیق واژه های سبک کلاسیک، نه‌تنها در فهم عمیق‌تر آثار بزرگان این حوزه نقش دارد؛ بلکه در تحلیل و نقد حرفه‌ای موسیقی نیز ضروری است.

تسلط بر اصطلاحات سبک کلاسیک، پلی میان شنونده و زیبایی‌های هنری این سبک ایجاد می‌کند و به مخاطبان کمک می‌کند؛ تا با لایه‌های پنهان هنر کلاسیک بیشتر آشنا شوند.

1 دیدگاه در “مهمترین اصطلاحات موسیقی کلاسیک

  1. سحر محمدی گفت:

    سلام، توی مقاله به اصطلاحات موسیقی کلاسیک اشاره شده. میشه بگید فرم‌های شناخته‌شده موسیقی کلاسیک مثل «سونات» دقیقاً چه ویژگی‌هایی دارن؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *